"گزارشی از کشف سنگ نگاره های منطقه شرق شهرستان گلپایگان"
"گزارشی از کشف سنگ نگاره های منطقه شرق شهرستان گلپایگان"
در این مطلب گزارشی از کشف سنگ نگاره های شرق شهرستان گلپایگان ارائه کرده ام.این سنگ نگاره ها که در گلشهر از توابع شهرستان گلپایگان واقع شده است در کوههای جاجرمی(Jajermy)،سیاه مهره ،صالح پیغمبر و لادراز(la deraz)کشف گردیده اند.
مکان کوهها:
کوههای جاجرمی:این کوهها که دارای سنگهایی به رنگ سیاه می باشد،در قسمت جنوبی جاده گلپایگان به موته شروع می شود و به کوههای مهره سیاه و لادراز ختم می شود و در قسمتهای غربی خود دارای سنگ نگاره های بسیاری به طور گسترده هستند.
در ادامه کوههای جاجرمی به کوهای مهره سیاه و لادراز می رسیم که قسمت عمده سنگ نگاره های اکتشافی مربوط به این منطقه است.
کوههای صالح پیغمبر که در جبهه های شمالی و جنوبی خود دارای سنگ نگاره می باشد ،که ازشمال به گلشهر و از جنوب به جاده تیکن ختم می گردد.
در پی یابی هایی که از نه ماه پیش با توجه به گمانه های خود در محل های مذکور انجام دادیم،موفق به کشف سنگ نگاره هایی در منطقه جاجرمی شدیم،با توجه به وسعت منطقه نیاز به بازدیدهای بیشتری از منطقه داشتیم که حدودا شش بار منطقه را مورد بازدید قرار دادیم،که این بازدیدها منجر به کشف مجموعه بزرگ سنگ نگاره در شرق شهرستان گلپایگان انجامید.
نوع سنگ نگاره ها از نظر نقوش از منطقه جاجرمی تا کوههای صالح پیغمبر متفاوت است.
موضوع نگار های یافته شده:
در این سنگ نگاره ها نقوشی از حیوانات مختلف نظیر:بزکوهی،شتر یک کوهان و دو کوهان،آهو،قوچ کوهی،گرگ،سگ ،پلنگ،اسب،لاکپشت،پرنده،گوزن شوکا وگوسفند و نوعی جانور ناشناخته انقراض یافته وجود دارد.نقش انسان در حالت های گوناگون،گیاه،فنجان نما،نقش استیلیزه شده بز کوهی ،حلقه قدرت،حروف نمادین،حروف فارسی و عربی،حرفی شبیه به پهلوی گسسته، ماه و اسکال و حروف مرموز از دیگر نقش های یافته شده در منطقه است.

فراوانی هر یک از نقوش:
نوع نقش | فراوانی |
بز کوهی | 56% |
انسان سوارکار | 6% |
انسان پیاده و شکارگر | 6% |
شتر یک کوهان و دو کوهان | 4% |
گرگ | 3.5% |
انسان کماندار | 3% |
حیوان عجیب و به ظاهر منقرض شده در منطقه | 2.5% |
قوچ کوهی | 2% |
حروف و شکلهای ناشناخته | 6% |
نقشها:
در حدود 1187 کتیبه نقش دار توسط گروه پژوهشی سنگ نگاره های گلپایگان شمارش گردید که بیشترین تعداد نقوش بر روی هر یک از این کتیبه ها 93 نقش بود و در میان آنها نقوش زیر دارهی بیشترین فراوانی بودند:
1-بز کوهی :
بز کوهی که در هر دوره ای از تاریخ ،نزد نیاکان ما دارای معنا و مفهوم خاصی بوده است،در دوره ای نگهبان و فرشته ماه بوده است،در دوره ای نماد آب،فراوانی نعمت و زایندگی. به وضوح می توان کاربرد این نقش در دوره های گوناگون حکاکی را مشاهده کرد. در جایی در میان شاخ های کشیده بز کوهی که نماد فراوانی آب است،بز کوهی کوچکتری کشیده شده است که نماد زایندگی است و در جایی دیگر حتی دو بزکوهی داخل شاخها کشیده شده است؛در جای دیگر در داخل شاخهای بزکوهی ،نقشی از دایره(نشان زایندگی ،سرسبزی و آبادانی) و آب مشاهده می شود و در جای دیگر بزکوهی همراه با ماه (که خود نمادی برای پیشینیان ما داشته است ) بر روی سنگ نقش بسته است.در این میان نقش بز کوهی خاص و متمایز از دیگر بزها با شاخهای پیچ درپیچ دیده میشود.56 درصد از نقشهای شمارش شده نقش بزکوهی است.
2-انسان پیاده:
انسان پیاده که در قالب نقشهای گوناگونی به تصویر کشیده شده است،در اکثر موارد در حال شکار با کمان ،نیزه کمند ،شمشیر،مشتاسنگ و ...است.هیبت انسانهای شکارگر کشیده شده گاه به اندازه شکار و گاه کوچکتر از آنهاست؛چو اکثر آنها در حال شکار بز کوهی هستند کوچکتر بودن اندازه آنها نسبت به شکار خود می تواند دلیلی بر عمل قبیح شکار بز کوهی که در نظر مردمان پیشین مقدس شمرده می شده، باشد.در چند مورد انسان در حالت افسونگری(دستها در عرض شانه ها باز است)و در چند موردبا حالت متکبرانه دست بر کمر خویش زده و ادعای قدرت می کند؟!
3-انسان سواره:
زمانی که انسان نخستین در رام کردن حیوانات وحشی پیرامون خود مهارت کسب کرد آنها را درجهت رسیدن به اهدافش که در ابتدا شکار و در زمانهای بسیار بعد کشاورزی بود ،مورد استفاده قرار داد.با توجه به اینکه در اکثر نقوش یافته شده ،انسان سواره در حال شکار(با کمان و وسایل دیگر)می باشد می توان این نقوش را به دوره قبل از کاشت گیاه توسط انسان مربوط دانست.در بعضی نقوش داشتن کلاه ساسانی این نقوش را از بقیه نقشها متمایز می کند.

جالب اینکه در چند مورد انسان سوار بر مرکبی از نوع بز است؛شاید در دورانی از این حیوانات هم سواری می گرفته است و شاید این انسانها در حال رام کردن بز بوده اند.
4-قوچ کوهی :
قوچ کوهی از جمله حیوانات شکاری است که هنوز هم در مناطق حفاظت شده شهرستان وجود دارد.حدود 2% از نقشها قوچ کوهی است.

5-شتر یک کوهان و دو کوهان:
نقش شتر بر روی سنگ نگاره های تازه کشف شده نسبت به سایر سنگ نگاره های شهرستان بیشتر است و این شاید به خاطر آب و هوای گرمتر این مناطق باشد و یا اینکه عبور کاروانیان فراوان از این منطقه که شتر نیز با خود به همراه داشته اند و از مناطق کویر مرکزی ایران با گلپایگان دارای مبادلات اقتصادی بوده اند.در بیشتر نقشها شتر دارای جهاز و ساربان می باشد و بیشتر به صورت کاروان هستند. کتیبه هایی که دارای نقش شتر هستند نسبت به سایر کتیبه ها نونماتر می باشد و اکثرا بر روی نقشهای قدیمی تر کشیده شده اند.البته هم اکنون در منطقه شتری پرورش داده نمی شود.
6-نقش گرگ:
گرگ از جمله حیواناتی است که هنوز هم در این منطقه وجود دارد . در بیشتر نقشها ،این حیوان در تعقیب بزکوهی است که صحنه شکار در طبیعت را تداعی می کند.در یک صحنه بسیار زیبا و کمیاب گروهی متشکل از 7گرگ و 5 پلنگ، شتری را محاصره کرده اند که احتمالا قصد شکار آنرا دارند، ولی جهت حرکت همه گرگها و پلنگها به یک سمت یعنی سمت شمال است ،که این خود جای ابهام دارد.3.5%از نقشها نقش گرگ است.
7-حیوان منقرض شده و ناشناخته:
این جانور که برای اولین بار در تابستان سال گذشته بر روی سنگ نگاره های جاجرمی به چشمم خورد و با توجه به تک بودنش آنرا حاصل تصورات ذهنی و تخیلات نگارنده اش دانستم؛اما با بازدیدهای جدید از سنگ نگاره های منطقه به موارد مشابه آن برخوردم که وجود حیوانی منقرض شده که ظاهرا فقط در این منطقه می زیسته است را در ذهنم متبادر کرد.این حیوان که ظاهری شبیه به شتر دو کوهان دارد دارای سری در پایین گردنش است و کوهانی شبیه به بال پرندگان بر روی کمرش وجود دارد؛ظاهرا از دسته پستانداران است ولی تحقیقات بیشتر زیست شناسان و دیرینه شناسان را می طلبد.جمعا در 27مورد به این جانور ناشناخته برخورد کردیم و با توجه به وجود نقش شتر و مقایسه بین آندو وجود چنین حیوان منقرض شده ای قطعی به نظر می آید.بزرگترین آنها نقشی به اندازه cm27*23 و کوچکترین آنها به اندازه بند انگشت است.
8-نقش فنجان نما:
فنجان نماها(CUP MARKS)نقوش دایره واری اغلب به اندازه انگشت شست هستند واز جمله نقوشی هستند که با هدفهای متفاوتی بوجود آورده می شدند؛گاهی برای نشان دادن جهت در کوه حک می شده اند،در اینگونه موارد آنها در یک یا چند خط مستقیم با تعدادی (بیشتر با مضاربی از عدد شش) نقش می شده اند؛ جالب اینکه با قرار دادن قطب نما بر روی این دسته از فنجان نما ها آنها دقیقا جهت شمالی-جنوبی را نمایش می دهند. این نقوش که اکثرا کاربرد جهت نمایی و تقویمی داشته اند گاهی صور فلکی را تداعی میکنند.در روزگاران کهن،انسانهای نخستین دارای مراسم مذهبی بوده اند که در این مراسم با استفاده از گودی هایی که در دل سنگها و صخره های ایجاد می کرده اند ،شیره گیاهان را می گرفته اند؛این فنجان نماها نیز می تواند به عنوان نمادی از این مراسم نزد آن مردمان بوده باشد.قابل توجه است که در منطقه کوچری و غرقاب گلپایگان در محوطه های توانستیم گودی های واقعی این مراسم را بیابیم.با توجه به نقوش فجان نماهایی که در مناطق تازه کشف شده یافتیم به نظر می رسد آنها بیشتر جنبه نمایش صورتهای فلکی را در این منطقه داشته اند،که البته کاوشهای بیشتری در این منطقه برای یافتن فنجان نماها را می طلبد.
9-حلقه قدرت:
تصویری شبیه به نعل اسب با لبه های برگشته نمادی ار حلقه قدرت است که پادشاهان در زمانهای گذشته به جانشینان خود می داده اند.به ظاهر نگارنده این نقش آرزوی به تخت رسیدن فردی خاص را در ذهن می پرورانده است.این نقش در چند مورد در منطقه کشف شد.
10-نقش خطوط و سنگ نوشته ها:
به جز دو کتیبه فارسی و دو کتیبه عربی به کتیبه ای برخوردم که دارای حروفی شبیه نعل بود که گمان می کنم حروفی از خط هندسی ایلامی باشد.در جاهای دیگری نشانه هایی از خط پهلوی گسسته یافتم که به خاطر فرسایش بسیار ظاهرا فقط کلماتی ناخوانا از آنها باقی مانده باشد.
در چندین مورد با نقشهایی دایره وار با صلیبی داخل آن برخورد کردم که در این مورد استاد ارجمند جناب آفای ناصری فرد پژوهشی را بر روی سنگ نگاره های ایران و دیگر نقاط جهان انجام داده اند.در چند مورد نقش بزکوهی استیلیزه شده که خود نمونه ای از خط تصویری است نز برخورد داشتیم.چندین شکل ناشناخته که خود می تواند ابزارهای بخصوصی باشد نیز کشف شد که خود جای تحقیق بیشتری را دارد.
صحنه های کمیاب:صحنه های بسیار زیبا و کمیابی در این منطقه یافته شده است که در این مقاله به دو عدد از مهمترین آنها اشاره می کنم:
1-صحنه لشگر کشی:در کتیبه بزرگی در نزدیکی های قله کوه و به اندازه140*120cm که در جهت جنوب قرار گرفته است و شیب 70 درجه ای نسبت به افق دارد حدودا 80 نقش در آن موجود است. در این کتیبه دوازده اسی سوار تحت فرماندهی اسب سوار بزرگتری که ظاهرا فرماندهی آنها را بر عهده دارد و نیزه ای با دو شاخ در دست دارد(به اندازه 20*18cm)به سمت شرق در حال تاختن هستند و به جز فرمانده بقیه سلاحی در دست ندارند؛جالب اینکه که ندیمی در کنار فرمانده در حال نواختن ساز است. شاید این تصویر صحنه لشگر کشی یکی از پادشاهان به منطقه بوده است.شیب مناسب وجهت جنوبی آن باعث گردیده که کتیبه سالم تر بماند.
2-صحنه آموزش شکار:در صحنه ای بسیار کمیاب انسانی کمان به دست ،دست فرزند کوچک خود را گرفته و ظاهرا برای آموزش شکار به شکارگاه می برد.این سنگ نگاره باشیبی 90درجه ای در جهت جنوبی است و بسیار فرسایش یافته است.با توجه به این موارد که بهترین شرایط برای نگهداری سنگ نگاره است و پوستینی که پدر و فرزند به کمر خود بسته اند می توان آنرا به دوران شکار انسان مربوط دانست.
بررسی شرایط برای ایجاد سنگ نگاره در این منطقه:
وجود این همه نگاره در این محل و خالی بودن سایر مناطق ایران از این نگاره ها این سوال را به ذهن متبادر می کندکه چرا در اینجا چنین نقوشی وجود دارد؟می توانیم برای پاسخ به این سوال از عواملی که برای ایجاد چنین نگاره هایی نقش دارند سخن به میان آوریم:
الف)وجود شکار گاه:یکی از بهترین شرایط برای استقرار شکارچیان،وجود شکارگاههای مناسب بوده است.پس از گذشت چندین هزار سال هنوز هم یکی ازمهمترین پناهگاههای حیات وحش در نزدیکی این منطقه است.پناهگاه حیات وحش موته که خود این منطقه را نیز شامل می شود ،جز ناحیه های حفاظت شده می باشد.
ب)آبشخور و آبگاه:برای حضور شکار در منطقه نیاز به وجود آبگاههای محدودی می باشد، که تردد شکار را بر این آبشخورها الزامی می کند.وجود چشمه های فراوان در دامنه های کوههای صالح پیغمبرو وجود چشمه ای پر آب در دشت شرقی جاجرمیو وجود چشمه ای پر آب در دشت شرقی جاجرمیو وجود چشمه ای پر آب در دشت شرقی جاجرمی که تا سالهای گذشته دائمی بود و باعث ایجاد مرتعی پر علف و سبزه هزاری دل انگیز ست و نیز دریاچه ای در قسمت شمالی کوه سرخ،در نزدیکی کوههای جاجرمی که تا ده سال پیش هنوز آب داشت و اکنون به خاطر عملیات احداث کانال در دشت شمال گلپایگان خشک شده است می توانند عاملی برای ایجاد سنگ نگاره های باشند.
ج)گدار گاه :وجود آبشخور و آبگاه برای جلب شکار هر چند بسیار اساسی است اما هر آبگاهی گذرگاه و محل عبور شکار نیست.شکار محلی را برای آبگاه انتخاب می کند که از نظر طبیعی امنیت اورا تامین کند.وجود گدارگاهی به نام گدار سرخ در منطقه می تواند این عامل را پوشش دهد.
د)بومگاه:برای ایجاد سنگ نگاره نیاز به بوم هایی بوده است که علاوه بر صافی سطح ،جنس نرمی داشته باشند و با کوبش بر روی آنها رنگ آنها متفاوت شود،وجود چنین سنگهایی که اصطلاح محلی به آنها"اردوآل" می گویند دلیل دیگری برای ایجاد سنگ نگاره در این منطقه بوده است.
و)دیدگاه فرهنگی:منظور از دیدگاه فرهنگی منظری است که که انسان ابتدایی ازآن منظر هم به جهان و هم به خود می نگرد.حاصل این دیدگاه آیین ها و باورهایی است که در فرهنگ شکارگری به آن آیینها عمل و به آن باور ها معتقد بوده اندو شیوه هایی که برای تسلط بر واقعیت در کنار بکار گیری دانشها و فناوری ها به آن دست می یافته اند.
در آخرازهمه عزیزانی که درکشف این مجموعه با نگارنده همکاری داشتند به ویژه آقایان علی جمالی محمد فیاضی مجید جمالی منصورحاجی رضایی و آقای محمد نصری فرد که م را از رهنمایی هایی دریغ خودشان بهره مند کردنده اندنهایت تشکر وقدرنی را دارم .
منابع:
موزه هایی در باد-دکتر مرتضی فرهادی
گلپایگان در آیینه تاریخ-فیروز اشراقی
هنر ایران-حسین محسنی
در این تارنگار تلاش داریم تا گوشه ای از عظمت سنگ نگاره های گلپایگان که بسیار مورد غفلت واقع شده اند را به تصویر بکشیم. پژوهشگر سنگ نگاره های گلپایگان با تجربه 10 ساله در این زمینه حاصل تجربیات وحاصل پژوهشهای خود را در این وبلاگ منعکس می کند. برای بررسی دقیق سنگ نگاره های شهرستان گلپایگان می توانید به کتاب" سنگ نگاره های ایران (جلد 1)" با زیر عنوان "سنگ نگاره های گلپایگان؛گذرگاه تاریخ" که در سال 1394 به همت نویسنده و پژوهشگر سنگ نگاره های گلپایگان به چاپ رسید مراجعه فرمایید.